[C7] شهریور (احمد پناهنده)

آدرس این مقاله  در فراز  :        Afrazboom.blogsky.com//0000/00/00/post-7

منبع  :  انجمن پ‍‍ژوهشی ایرانشهر       http://iranshahr.org

توضیح :   3 قطعه

 

(C7-1)

هنوز شادی و شادابی ِ جشن ِ بی مرگی ِ امردادگان را در پهنای ِ دیده و دل، شادمانیم که نم نمک شهریور ماه از راه می رسد و جشنی دیگر را با خود به سرای ِ جانان، سرزمین ِ جشن سالاران ارمغان می آورد.

...

 ابوریحان می نویسد: ” شهریور ماه روز چهارم آن شهریور روز است و آن به مناسبت توافق دو اسم جشن می باشد و آنرا شهریورگان گویند . معنی شهریور دوستی و آرزو است شهریور فرشته ایست که به جواهر هفتگانه از قبیل طلا و نقره و دیگر فلزات که برقراری صنعت و دوام دنیا و مردم بآنها بستگی دارد موکل است.”

زرتشت در یسنا ۲۸ در نیایش اهورا مزدا می سراید:  

” … پس به نیایش برخیزید، به سرودهای من گوش فرا دهید و به یاری من بشتابید تا آرمش و آسایش را به جهان باز برگردانیم و نیروی خلل ناپذیر ِ شهریاری ِ اهورایی (خشترا) را در جهان استوار کنیم …” (۱)

...

گذشته از این، در عهد نیاکانمان در ایران ِ باستان، هر روزی از ماه نامی داشت.

به عنوان مثال روز اول ِ هر ماه بنام اهورا مزدا بود، روز دوم بنام بهمن یا سرشت و خرد ِ پاک نام داشت، روز سوم  بناماردیبهشت یعنی سمبل پاکی و راستی و زلالی ِ خرد و جان و دل بود، روز چهارم بنام شهریور، نماد فرمانروایی، شهریاری، پادشاهی و دادگری بود علیه بیداد و … درفرهنگ ِ نیاکانمان ثبت شد.

(C7-2)

بنا براین روز چهارم هرماه شهریور نام دارد و این روز چون با نام ِ ماه ِ شهریور، همنام می گردد، نیاکانمان این روز را جشن می گرفتند. اما همانگونه که در نوشته ی جشن امردادگان آمد، به دلیل تغییرات ِ سالشمار ِ باستان با اکنون، این جشن بایستی منطبق با زمان برگزاری در باستان، پنج روز جلوتر یعنی در ۳۰ امرداد ماه برگزار شود که البته هر چند از نظر ِ تطابق ِ زمانی ِ کنونی، با باستان درست است اما دیگر در شهریور ماه ِ کنونی نیست. به همین منظور گفته استاد جلیل دوستخواه، در این باره را باید پذیرفت.

 آنجا که می گوید این جشن ها را باید در همان روز تعیین شده در ایران ِ باستان، جشن گرفت نه یک روز جلوتر و نه یک روز عقب تر.

اما به دنبال ِ این پذیرش، پیشنهاد می کنم که در کنار ِ برگزاری این جشن های ماهانه در همان روزهایی که نیاکانمان برگزار می کردند، در روزهایی که سالشمار کنونی، مطابق ِ زمانی، منطبق بر سال شمار باستان می شود، چنین روزهایی را هم جشن بگیریم و از این طریق بگذاریم بر اعیاد ِ سرور و شادمانی ما افزون و افزونتر گردد و غم و ناله و لابه هر چه منزوی تر.

ابوریحان می نویسد: ” شهریور ماه روز چهارم آن شهریور روز است و آن به مناسبت توافق دو اسم جشن می باشد و آنرا شهریورگان گویند . معنی شهریور دوستی و آرزو است شهریور فرشته ایست که به جواهر هفتگانه از قبیل طلا و نقره و دیگر فلزات که برقراری صنعت و دوام دنیا و مردم بآنها بستگی دارد موکل است.”

(C7-3)

زرتشت در یسنا ۲۸ در نیایش اهورا مزدا می سراید:

” … پس به نیایش برخیزید، به سرودهای من گوش فرا دهید و به یاری من بشتابید تا آرمش و آسایش را به جهان باز برگردانیم و نیروی خلل ناپذیر ِ شهریاری ِ اهورایی ( خشترا ) را در جهان استوار کنیم …” (۱)

آری:

” سومین فروزه ی اصلی ِ اهورا مزدا ” خشتر ” یا شهریور است که به معنای توان و شهریاری ِ اهورایی است.

نیروی بدنی و مادی با نیروی اهورایی و مینوی تفاوت دارد. نیروی اهورایی می تواند با توان بدنی همراه باشد ولی هر نیروی بدنی الزامأ با نیروی مینوی همراه نیست.” (۲)

در یسنا ۵۱ در بند ۱ و ۲ آمده است:

” گران بهاترین بخشش اهورایی به خردمندان ِ نیکوکار و راستکار، شهریاری ِ اهورایی است. شهریاری ِ اهورایی، نیروی مینوی است که در اندیشه، گفتار و کردار ِ آدمی، به شکل ِ منش نیک، خوبی و مهر و فروتنی جلوه گر می شود و آدمی را به خدمت به دیگران، سازندگی و تازه کردن ِ جهان وا می دارد. به این شهریاری و نیرو، تنها با کردار نیک و راستی می توان دسترسی یافت. این نیرو و شهریاری (خشترا )، داده ی خدایی است و به آن کس که به رسایی برسد، ارزانی می شود.” (۳)

 ابوریحان می نویسد: ” شهریور ماه روز چهارم آن شهریور روز است و آن به مناسبت توافق دو اسم جشن می باشد و آنرا شهریورگان گویند . معنی شهریور دوستی و آرزو است شهریور فرشته ایست که به جواهر هفتگانه از قبیل طلا و نقره و دیگر فلزات که برقراری صنعت و دوام دنیا و مردم بآنها بستگی دارد موکل است.”

همانگونه که در نوشته امردادگان آمده است، پاره های جگر ِ طبیعت ِ سبز ِ شاداب پس از عبور از آبریزگان ( تیرگان )، در امردادگان، به پختگی و رسایی در همه سویش می رسد و نیروی ” خشتر ” را در شهریورگان کسب می کند و آن را در طبق اخلاص به ما زمینیان ارزانی می دارد.

حال ما آدمیان بکوشیم که آن پختگی ِ سزاوار ِ امردادگان را با پندار و گفتار و کردار نیک، در خود به رسایی برسانیم تا از پس ِ این پختگی و رسایی ِ سزاوار، نیروی ” خشتر ” را در خود جشن بگیریم.

 

(۱) و (۲) و (۳) بر گرفته از کتاب ِ دیدی نو از دینی کهن اثر ِ دکتر فرهنگ مهر، چاپ ِ دوم، صفحه ی۲۰۷ و ۲۴۱