[C30] اسفندگان، جشن بزرگداشت زن و زمین (شقایق فتحعلی زاده)

آدرس این مقاله  در فراز  :     http://afrazboom.blogsky.com/0000/00/00/post-30

منبع  :  تارنمای ایران بوم

توضیح : 4  قطعه

 

(C30-1)

می ستاییم این زمین را، می ستاییم آن آسمان را،
می ستاییم روان های جانوران سودمند را،
می ستاییم روان های مردان پیرو راستی را،
می ستاییم روان های زنان پیرو راستی را،
در هر سرزمینی که زاده شده باشند،
مردان و زنانی که برای پیروزی آیین راستی کوشیده اند،
می کوشند و خواهند کوشید.

(اوستا - فروردین یشت - بند 153 و 154)


«ایرانیان باستان از گذشته های دور تحت تاثیر و نفوذ مادر خدایان یا الهه گان بوده اند که آن ها را حمایت می کردند. با دگرگونی نقش زن به عنوان عنصری سودمند در جامعه، گروه خدایان مادینه نیروی برتر شدند و دست به آفرینش و کارهای شگفت آوردند»[1]

این بانوخدایان دارای تندیسه هایی بوده اند که در جای جای سرزمین ایران یافت شده اند. این پیکره ها ویژگی های زنانه بارزی دارند که نماد باروری، مادری و زایش است.
هنگام پیام آوری اشوزرتشت، یکتاپرستی به معنای واقعی خود مطرح گردید، پس سایر خدایان به مقام پایین تر نزول کرده و بدین ترتیب امشاسپندان و ایزدان با حضور خود مفاهیم انتزاعی برخاسته از این خدایان را در درون خود و در باور مردمان حفظ نمودند. این فاصله گرفتن از خدایان اساطیری به طور کامل نبوده است و آدمی که مجذوب قدرت بی پایان بانوخدایان خود بوده با اقدامی جبرانی بخشی از قدرت زنانه ی آن ها را در قالب های دختر شاه پریان و داستان های روزمره ی خود جای داده و قسمتی دیگر را هم به صورت زن برتر در ادبیات خود زنده کردند. آناهیتا و اشی از جمله ایزدهای ایرانی می باشند که در جای جای نوشته های باستانی جلوه می کنند.
در میان امشاسپندان سه امشاسپند نخستین یعنی وهومن، اشه وهیشته و خشتره وئیریه، نرینه و سه امشاسپند بعد یعنی سپندار آرمئیتی، هئورتات و امرتات از نظر لغوی مادینه اند.
هسته ی اصلی این سه امشاسپند مادینه مهرورزی، عشق بی آلایش، زایندگی، از خودگذشتگی و پروراندن است و نشانگر اهمیت نقش زن و مادر در اندیشه و باور انسان نخستین و ایرانیان باستان است. از همین خواستگاه است که عبارت های زیبا و دل انگیز «زبان مادری»، «مادر طبیعت»، «مام میهن» و «سرزمین مادری» به وجود آورده و فراگیر شده است.

(C30-2)

همچنین در باورهای ایرانی «نسل بشر و نخستین زن و مرد جهان به نام مشی و مشیانه از ریشه ی دوگانه ی گیاهی به نام مهرگیاه در دل زمین به وجود آمده و آفریده شده اند و در واقع زمین یا سپندارمذ [2]، مادر نسل بشری دانسته می شده است»[3]
سپندارمذ واژه ای مرکب است از سپنته یا سپند به معنی پاک و مقدس و آرمئی تی به معنی فروتنی و بردباری نیک و مقدس، این واژه در پهلوی به گونه ی سپندارمت و در فارسی سپندارمذ، اسفندارمز و اسفند شده است. در شکل معنوی و مینوی اش مظهر بردباری و سازگاری اهورامزدا است و در جهان مادی و خاکی نگهبانی زمین به وی سپرده شده است. این فرشته که با زمین تجسم می یابد، دست یافتنی ترین فرشتگان است و هرکس در زندگی عادی خود همواره با آن در تماس است و به بدیهی ترین صورت ممکن از موهبت های آن بهره مند می شود بنابراین اهمیت فوق العاده ی او برای مردمان ایران باستان که زندگی را بیشتر به چوپانی و برزگری می گذراندند، قابل درک است.»[4]
این فرشته در اندیشه ی ایرانی جایی بس بزرگ دارد، واژه ی «ایر» که در نام ایران دیده می شود، در واژه ی آمیخته ی «ایرتن» فروتنی است. زنان نیز بدان روی که افزایند ی جهان اند و نمایند ی مهر و فروتنی به سپندارمذ مانند می شوند.»[5]
در وندیداد آن جا که سخن از زمین می رود که چگونه می توان آن را شاد کرد، آمده است : « با برانداختن سوراخ های مار و جانوران زیانکار و آبیاری و شخم زدن و برآوردن گل و گیاه و درخت ... چنین زمین هایی مانند زن زیبا و خوش اندامی است که شوی او در بستر او را شادمان می سازد و آن زن برای وی فرزندان برومند می آورد»[6]
به علت اهمیت زمین و زن، روز پنجم هر ماه موسوم است به سپندارمذ، آخرین ماه سال نیز به همین نام است که از ویژگی باروری و زایندگی زمین سرچشمه گرفته است. ایرانیان روز سپندارمذ از ماه اسفند را جشنی به نام اسفندگان می گرفتند. یا به قولی جشن زن می گرفتند. و این است که سخن ابوریحان بیرونی و گواهی او که در هزار سال پیش (زمان ابوریحان) هنوز این جشن برگزار می شده است.
«
اسفندارمز فرشته ی موکل بر زمین است و نیز بر زن های عفیف رستگار و شوهردوست و خیرخواه ... در زمان گذشته این ماه بویژه این روز عید زنان بوده است و در این عید مردان به زنان بخشش می نمودند و هنوز این رسم در اصفهان و دیگر شهرهای پهله (شهرهای ناحیه ی مرکز و غرب ایران) باقی مانده است»[7]

در جای دیگر آورده است که در این روز زنان بر تخت پادشاهی می نشستند و فرمان می راندند، همه ی کارها نیز به دست مردان و پسران انجام می گرفت.
این جشن همراه با آداب رسوم و تشریفاتی ویژه برگزار می شد. نخستین جشنی که در این روز برگزار می شد جشن «مردگیران» یا «مژگیران» بوده است این جشن ویژه ی زنان و به مناسبت تجلیل و بزرگداشت از آنان برگزار می شود.
(C30-3)

کارکردهای آرمئی تی یا سپندارمذ در فرهنگ و ادبیات ایرانی بسیار فراوان و گسترده است در گات های زرتشت، 18 بار از او یاد شده است و زرتشت بارها او را برای زندگی پاک برای آرام بخشی به کشتزاران چراگاه ها جانوران برای پیدایی یک فرمانروای نیک و برای کمک به دخترش پورچیستا در گزینش شوی خویش به یاری فرا می خواند. در اساطیر ایرانی او بود که پیشنهاد و فرمان ساختن تیر و کمان برای آرش کمان گیر را به منوچهر شاه داد تا گستره و آغوشش را برای فرزندان خود بازتر کند در متون پهلوی [8] او را یاری رسان نویسندگان به عنوان پدیدآورندگان فکر و اندیشه می دانند.
سراسر اوستا به ویژه فروردین یشت و یسنای 38 آکنده از سخنانی در ستایش و گرامیداشت زمین و زن است. با توجه به منابع موجود دانسته می شود که اسفندگان در ایران باستان روز گرامیداشت زمین بارور و همتای انسانی آن یعنی بانوان بوده است. اما منظور از زن در این جشن همسر است و نه جنسیت آن. بیرونی [9] نیز در نقل آیین های جشن از زن به عنوان همسر یاد می کند و جنسیت زن را در نظر ندارد. آیین هایی که امروزه نیز در بسیاری از نقاط دور و نزدیک میهن برگزار می شود همگی در پیوند با روابط عاطفی و مهرآمیز همسران است و ارتباطی با جنسیت زنانه ندارند. این جشن هنوز هم به نام اسفندی در بسیاری از نواحی مرکزی ایران چون اقلید کاشان و محلات برگزار می شود. و زنان در این روز برای خشنودی ایزدبانوی پشتیبان باروری خود، آشی می پزند که به نام همین جشن، «آش اسفندی» نامیده می شود.
ایزدبانوی سپندارمذ، در اندیشه ی جهانیان بسیار اثر گزار بوده است « ستایش زن و عشق هنگامی به ادبیات اروپایی (و اندک اندک به فرهنگ آنان) راه یافت که اروپاییان در جنگ های صلیبی با فرهنگ ایرانی آشنا شدند.[10]
امروزه در جهان جشنی به عنوان ولنتاین [11] در کنار اسفندگان برگزار می شود. این دو جشن به لحاظ زمان بندی و برخی از درون مایه ها به یکدیگر شباهت دارند. ولنتاین از یک جریان عاشقانه در بعد از میلاد سرچشمه گرفته، اما جشن اسفندگان یادگاری بسیار کهن از اسطوره های زایش و باروری است. مقایسه کردن این دو جشن برای نگارنده انجام پذیر نیست. اما تصور می کنم مردمانی با فرهنگ و اندیشه ی غنی و توانا شایسته است جشنی به بزرگی فرهنگشان برای زمین و زن (همسر)، این دو عنصر سودمند برگزار کنند. ایرانیان که سپاسداری را از بایسته های زندگانی شمرده در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و باید برای سپاسداری از جایگاه زن و مادر هستی آموزش و فرزندان این خاک و بوم و به یاد کوشش های بی وقفه زنان و مادران، این جشن را پاس دارند.

(C30-4)

... فروهر زنان پاکدین همه ممالک را می ستاییم ...
 فروردین یشت ، کرده ی 31 ، بند 145

زرتشت برای خداوند شش صفت را برمی شمارد :
- بهمن(اندیشه نیک) 
- اردیبهشت (برترین پاکی و راستی )
- شهریور (برترین فرمانروایی بر جهان )
- سپندارمذ ( فروتنی و تقدس و عشق )
- خرداد ( کمال و رسایی )
- امرداد ( جاودانگی و بی مرگی )
می توان دید یکی از صفتهای خداوند که نام برده شده است سپندارمذ است که به زبان اوستایی سپنت آرمئیتی خوانده می شود که نماینده فروتنی ،عشق ، تقدس و مهرورزی می باشد و بدین روی زمین که نماینده ی مهر و عشق و افزایش جهان و فروتنی است ،سپندارمذ می خوانند . زنان نیز بدان روی که افزاینده ی جهان و نماینده ی مهر و فروتنی هستند سپندارمذ خوانده می شوند، روز پنجم هرماه موسوم به سپندارمذ است.

" اسفندارمذ ، فرشته ی موکل بر زمین است و نیز بر زن های رستگار و عفیف و و شوهر دوست و خیر خواه ... و در زمان گذشته این ماه بویژه این روز عید زنان بوده است و در این عید مردان به زنان بخشش می نمودند و هنوز این رسم در اصفهان و دیگر شهر های پهله باقی مانده است ."
باید دانست  این جشن همراه با آداب و رسوم وتشریفات ویژه ای برگزار می شد . نخستین جشنی که در این روز برگزار می شد جشن مزدگیران یا مژدگیران بوده است . در این روز زنان بر تخت شاهی می نشستند و فرمان می راندند ، همه ی کارها بر دست مردان و پسران انجام می گرفت همچنین مردان به جهت گرامی داشت زنان به آنان هدیه داده و بخشش می کردند.
البته ستایش زن ویژه این روز نبوده وهر شبانگاه در نماز شب زنان و دختران ستایش می شده اند
"کدبانوی خانه را که اشو (پاک و راست ) و سردار اشویی می باشد می ستاییم . زن پارسایی را می ستاییم که بسیار نیک اندیش ، نیک گفتار ،نیک کردار ، به خوبی تعلیم یافته و فرمانبردار شوهر خود و اشو باشد ."
برگزاری این جشن دلپذیر که از دوران گذشته ویژه ایرانیان بوده و تا امروز راه خود را ادامه داده است همچنین اهمیت به نقش زن که هر روزه در فرهنگ ایرانی بدان توجه می شود نشانه بزرگداشت زن است شاید بتوان گفت بالاترین بزرگداشت برای زن در جهان همانا در بند 107 از کرده ی 23 فروردین یشت آمده است که ("اشی " یا پاکی و راستی ِ خدایی را به دختری همانند می کند) این بزرگداشت تنها ویژه فرهنگ ایران است

 

پانوشت ها و بن نوشت ها:

1. شناخت هویت زن ایرانی - شهلا لاهیجی و مهرانگیز کار.
2. «سپندارمذ» به معنی اندیشه و فداکاری است و «سپند» به معنای مقدس یا برکت بخشنده ی صنعت اوست. او پنجمین ِامشاسپندان است و در گاهان از او چون پرورش دهنده ی آفریدگان یاد می شود و مردم از طریق اوست که تقدس می یابند، او دختر هرمزد است.
3. آیین زناشویی زرتشتیان - اردشیر آذرگشسب - کانون زرتشتیان شریف آباد رویه ی 15.
4. پژوهشی در اساطیر ایران - مهرداد بهار. انتشارات آگه رویه ی 322 و 323.
5. حقوق جهان در ایران باستان - فریدون جنیدی - نشر بلخ رویه ی 23 و 24 و 25.
6. وندیداد - ترجمه ی داعی الاسلام - انتشارات دانش 1361. رویه ی 23 و 25.
7. ترجمه ی آثارالباقیه ابوریحان بیرونی - به قلم اکبر داناسرشت تهران 1352 رویه 302.
8. نوشتار پهلوی «سد» در بندهش.
9. همان، رویه ی 304.
10. این آیین در روستاهای پیرامون کاشان همچون نشلج، استرک و نیاسر در نخستین روز اسفند برگزار می شود.
11. معروف است که روز چهاردهم فوریه همراه است با روز کشته شدن سنت والنتین، کشیش مقدس در سال 269 م - کنستانتین امپراطور روم برای سربازگیری دستور منع ازدواج را صادر کرده بود. در این بین کشیش والنتین مخفیانه به ازدواج برای جوانان دست می زد که به زندان افتاده و در زندان عاشق دختر زندان بان می شود و در روز مرگ در نامه ای کوتاه و عاشقانه، عشق خود را ابراز می کند.
ولی  چهاردهم فوریه در آلمان ،به عنوان روز شوم به حساب می آمد . 
در انگلستان، بلژیک، شمال فرانسه و آمریکای شمالی در روز والنتین، بر پایه قرعه جفت‌های برگزیده می‌شدند که در عرض سال (تاروز 14 فوریه سال بعد)، یک روابط عاشقانه شوخی وار می‌داشتند. و به تازگی در این روز گل هدیه می دهند.      
دانشنامه
Neue Brockhaus – جلد پنجم-رویه 350- ( ستون سومValantin) –چاپ1971     پس این روز هیچ ارتباطی به روحانی به نامValantin ندارد واین گفته جعلی است.

- حقوق زنان در ایران باستان ، فریدون جنیدی ،بلخ ،1384چاپ نخست ،تهران 
- ترجمه آثارالباقیه ابوریحان بیرونی به قلم اکبر دانا سرشت ،تهران ، 1352
- زناشویی در ایران باستان ، هیربد جمشید کاووس کاتراک ، موبد رستم شهرزادی ، انجمن زرتشتیان تهران ،1342
- گاثاها یا سروده های مینوی زرتشت ، موبد فیروز آذر گشسب