[C21] جشن سده طلایه نوروز نامدار (محمد بهمنی قاجار )

 آدرس این مقاله  در فراز  :     Afrazboom.blogsky.com//0000/00/00/post-21

منبع  : تارنمای ایران بوم از   روزنامه اطلاعات شنبه 10بهمن 1388

توضیح : 5  قطعه

 

(C21-1)

جشن سده از بزرگترین و کهن‌ترین آیین‌های باقی مانده از دوران باستان است و در توصیف آن همواره از گذشته‌های بسیار کهن یاد شده است حتی گروهی از محققان قدمت آن را تا حدود 6000 سال پیش تخمین می‌زنند؛ اما آنچه تاریخی نسبتاً دقیق از زمان پیدایی سده به دست می‌دهد، آن است که براساس روایات ملی و خصوصاً شاهنامه فردوسی، جشن سده قبل از ظهور دین زرتشتی برقرار بوده؛ زیرا فردوسی کشف و پیدایش آتش را که موجب برپایی جشن سده شده، مربوط به دوره هوشنگ پیشدادی می‌داند و این می‌رساند که ایرانیان از آن هنگام که نخستین آتشکده‌ها را قبل از ظهور زرتشت بنا نهادند،1 به برپایی این آیین همت گماردند. در واقع قدیمی‌ترین و نخستین آتشکده ایران، آتشکده‌ای است که هوشنگ، نوه کیومرث، پس از پیدایش آتش بنا نهاد.2 هوشنگ آتش را شناخت و با دیدن ارزش آن نخستین آتشکده را بنا نهاد و به مناسبت پیدایی آن، جشن سده را برپا کرد.بر پایه این اساطیر، تا زمان هوشنگ پیشدادی مردم آتش را نمی‌شناختند، تا اینکه روزی هوشنگ با گروهی از یاران خود به سوی کوه می‌رفت، مار هول‌انگیزی پدیدار شد، هوشنگ سنگی به سوی او پرتاب کرد، سنگ به سنگی دیگر خورد و شراره‌های آتش از آن برخاست، هوشنگ جهان‌آفرین را ستایش کرد و گفت: این فروغ، فروغ ایزدی است، باید آن را گرامی بداریم و بدان شاد باشیم. چون شب فرا رسید فرمان داد تا به همان گونه شراره از سنگ جهاندند و آتشی بزرگ برپا کردند و به پاس فروغی که یزدان بر هوشنگ آشکار کرده بود،‌جشن ساختند و شادی کردند.3 فردوسی در این مورد گوید:

نشد مار کشته، ولیکن ز راز

پدید آمد آتش از آن سنگ، باز

جهاندار پیش جهان آفرین

نیایش همی کرد و خواند آفرین

بگفتا: فروغی است دین ایزدی

پرستید باید اگر بخردی

شب آمد، برافروخت آتش چو کوه

همان شاه در گرد او با گروه

یکی جشن کرد آن شب و باده خورد

سده نام آن جشن فرخنده کرد

ز هوشنگ ماند این سده یادگار

بسی باد چون او دگر شهریار

فردوسی این کار هوشنگ و آیین به جا مانده از او را می‌ستاید و هوشنگ را مظهر هوش و فرزانگی می‌داند.4

گرانمایه را نام هوشنگ بود

تو گویی همه هوش و فرهنگ بود5

(C21-2)

«در این اسطوره دو عامل متضاد زندگی ایرانی در برابر هم قرار می‌گیرند: اهریمن، مار را که مظهر و همریشه مرگ است، پدید می‌آورد و اورمزد در برابر آن و برای مقابله با آن آتش را می‌آفریند و به آفریدگان خویش می‌بخشد6 و بدین ترتیب در کرانه‌های دور و تاریک تاریخ، سنتی بنیاد می‌گیرد که تا به امروز در ایران باقی مانده است. «واژه سده از واژه پهلوی سدک مایه گرفته است» یعنی منسوب به عدد سد(صد) پس معنی خود جشن نیز باید از عدد سد دریافته شود. ایرانیان سال را به دو بخش تقسیم می‌کردند: فصل گرم و فصل سرد یا تابستان بزرگ و زمستان بزرگ. فصل تابستان بزرگ هفت ماه بود که از فروردین آغاز می‌شد و تا پایان مهر ادامه داشت و فصل سرد یا زمستان بزرگ از یکم آبان آغاز می‌شد و تا پایان اسفند ادامه داشت، روز دهم بهمن یعنی آبان روز میان زمستان است و غالباً سرما در آن هنگام به شدت خود می‌رسد و به همین سبب، آن شب را «گزنه» هم می‌گویند. در این روز درست سد(صد) روز از زمستان بزرگ می‌گذرد و این روز را از این رو سده نامیده‌اند. البته روایت دیگری هم در مورد جشن سده آن است که چون در بعضی نواحی گرمسیر از اوائل اردی‌بهشت به درو غلات اقدام می‌کنند، تاریخ این جشن را صد روز به برداشت محصول در «ده بهمن» نیز می‌دانند؛ به طوری که در بعضی نقاط در هنگامی که گرد آتش می‌گردند و جشن سده را برپا می‌کنند، این جمله را تکرار می‌نمایند: «پنجه به نوروز، صد به غله»7 عده‌ای از محققان براین باورند که برپایی و پیدایی جشن سده دلایل فراوان دیگری نیز دارد که «همزمانی آنها بر اهمیت جشن افزوده است: نخست آنکه جشن سده در چهلمین روز شب یلدا «شب زایش خورشید» یا «انقلاب زمستانی» برگزار می‌شود و جشن چهلمین روز تولد خورشید است. دیگر آنکه میزان شدن مدت روز و شب هر کدام 12 ساعت در روز دهم بهمن به وقوع می‌پیوندد، دیگر به ستوه آمدن مردم از یخبندان و کاستن شدت آن است. همچنین می‌دانیم که در باورهای مردمی سردترین هنگام زمستان یا «چارـ چار» از چهار روز پیش از سده تا چهار روز پس از آن ادامه دارد و سده درست در میانه سردترین هنگام سال واقع شده است.8 دانشمندان ایرانی روز برگزاری جشن سده را آبان روز از بهمن و در دهم بهمن دانسته‌اند و در بیان دقیق تاریخ جشن سده دقت کافی به کار برده‌اند. همان طور که می‌دانیم، هر یک از 30 روز ماه نام ویژه‌ای دارد که نام 12 ماه سال نیز در میان آنها است. بنابراین آبان روز یعنی دهم هر ماه و ابوریحان بیرونی ضمن بیان تاریخ روز جشن سده آن را فقط آبان روز نگفته و می‌گوید:

«سده، آبان روز است از بهمن و آن دهم باشد که اندر شبش که روز دهم است و میان روز یازدهم آتش‌ها زنند به کوز (جوز) یا (گردو) و بادام و گرد برگرد آن شراب خورند و شادی نمایند» و بدین ترتیب دقیقاً تاریخ برگزاری جشن سده با بیان دقیق ابوریحان بیرونی مشخص می‌شود. بیرونی این مطلب را در کتاب «التفهیم لاوائل صناعه التنجیم» که برخلاف بیشتر آثارش به زبان فارسی نوشته، ذکر کرده است.

(C21-3)

مراسم این جشن در آغاز شامگاه دهم بهمن است که ایرانیان بر بام‌ها، کوه‌ها و بلندی‌ها آتش می‌افروختند و کوه‌های بزرگی از آتش برپا می‌کردند و برخلاف جشن چهارشنبه سوری که آن را در حیاط خانه و کوچه‌ها با بوته‌های کوچک آتش برگزار کرده و از روی آن می‌پرند، آتش سده را بسیار بزرگ مهیا کرده و در اطراف آن به پایکوبی و خواندن آواز می‌پرداختند. «جشن سده در روزگار ساسانیان با شکوه بسیار برگزار می‌شد و این جشن را فقط خانواده‌ها بر بالای بلندی‌ها و پشت بام‌ها برگزار نمی‌کردند، بلکه مردم در کاخ سده گرد می‌آمدند و به شادی می‌پرداختند.»9 جشن سده در بعد از اسلام نیز با شکوه فراوان برگزار می‌شد، حتی خلفا در بغداد، این جشن را به همراه جشن‌های نوروز و مهرگان گرامی می‌داشتند.10 همچنین مورخان و نویسندگانی چون بیرونی، بیهقی، گردیزی و مسکویه و غیره از برگزاری جشن سده در دوره غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان و آل‌زیار بسیار نوشته‌اند.

یکی از جشن‌های بزرگی که برای سده گرفته شده و در تاریخ ضبط است، جشنی است که «مرداویج زیاری» در اصفهان برپا کرد. می‌دانیم که مرداویج می‌‌خواست تمامی سنت‌های باستانی ایران را دوباره زنده کند. وی فرمان داده بود تا این جشن را با شکوهی تمام برپا کنند و بر دو جانب زاینده‌رود و پشته‌های اطراف آن، توده‌های بزرگی از خار و هیزم گرد آوردند و نفت‌اندازان و رامشگران فراهم آورده بودند و شهر را با شمع و مشعل آراسته، تنه‌های توخالی نخل‌ها را به خار و خاشاک انباشته بودند و گردوهای توخالی را به نفت و قیر انباشتند و آنها را به پای پرندگان بسته، آتش زده بودند و خوان بزرگی آراسته و هزاران گاو و گوسفند بریان بر آنها نهادند؛ ولی اینها، مرداویج را که می‌خواست جشن شکوه بیشتری داشته باشد، خوش نیامد و این همه آراستگی و آتش را خرد و کوچک دید!11

(C21-4)

غزنویان نیز جشن سده را با عظمت بسیار برگزار می‌کردند. ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی مورخ مشهور دوره غزنوی (470-385)

در تاریخ مسعودی معروف به تاریخ بیهقی به یکی از جشن‌های سده در زمان غزنویان اشاره می‌کند که در آن کوهی بزرگ از آتش چنان برافروخته بودند که از 10 فرسنگ دورتر دیده می‌شد. سلطان محمود غزنوی که دربار خود را به سبک ساسانی در آورده بود، جشن سده را همچون دوران باستان با تشریفات فراوان برگزار می‌کرد و شاعران در مدح او و وصف جشن سده، چکامه می‌سرودند. از آن جمله فرخی سیستانی در قصیده‌ای زیبا از بزرگداشت سده در دربار سلطان محمود یاد می‌کند و می‌گوید:

گرنه آیین جهان از سر همی دیگر شود

چون شب تاری همه از روز روشن‌تر شود

روشنایی آسمان را باشد و امشب همی

روشنی بر آسمان از خاک تیره برشود

روشنی در آسمان از آتش جشن سده ست

کز سرای خواجه با گردون همی همسر شود12

منوچهری دامغانی شاعر قصیده‌سرای معروف عصر سلطان مسعود غزنوی (432 ـ 421) نیز در وصف جشن سده سال 430 هجری و در مدح سلطان مسعود غزنوی قصیده غرایی سروده است.

(C21-5)

جشن سده را در گذشته در تمامی گستره ایران برگزار می‌کردند. این جشن در حال حاضر نیز در بسیاری از نقاط ایران، چه در محدوده مرزهای سیاسی و چه در خارج از آن و در مناطق مختلفی از جهان ایرانی برگزار می‌شود و در میان عشایر و کشاورزان و کردستان رواج دارد و همچنین در افغانستان و آسیای مرکزی و خصوصاً در سلیمانیه کردستان و روستاهای اطراف آن این جشن را برگزار می‌کنند. یکی از محققان که خود در سال 80 و 81 در مراسم برپایی جشن سده در روستای «آزادور» جوین حضور داشته، مشاهدات خود را این‌چنین بیان کرده است:

یکی از مناطق که در حال حاضر جشن سده را برگزار می‌کنند، روستاهای دشت جوین در خراسان ویژه روستای آزادور است. این روستا در جنوب شرقی جاجرم و در کنار خط راه‌‌آهن خراسان و ایستگاه آزادور واقع شده است.

در این روستای کهنسال و روستاهای اطراف آن جشن سده پس از چند هزار سال همچنان باشکوه فراوان برگزار می‌شود.

چشم‌انداز دشت جوین در آغاز شامگاه دهم بهمن و شادی و آوازخوانی مردم و جوانان بسیار زیبا و دیدنی است. بام خانه‌ها و فراز کوه‌های اطراف، آکنده از بوته‌های فروزانی است که سراسر دشت را آتشباران و چراغانی کرده‌اند، هیزم این مراسم از بوته خاصی فراهم می‌شود که به نام خودجشن «سره» نامیده می‌شود13، در حال حاضر در کردستان، لرستان، مازندران، سیستان و بلوچستان، کشاورزان، چوپانان و عشایر نزدیک غروب یکی از روزهای زمستان (آغاز نیمه یا پایان زمستان) روی پشت‌بام،‌ دامنه کوه، نزدیک زیارتگاه، کنار چراگاه‌ها و یا کشتزارها، آتش افروخته، بنابر سنت کهن پیرامون آن گرد می‌آیند و مراسمی نمادین همچون سده را برگزار می‌کنند. همچنین جشن سده باشکوه فراوان در حال حاضر در سیرجان برپا می‌شود و در تهران و کرمان نیز به‌ویژه زرتشتیان، آن‌را برگزار می‌کنند.

 

پی‌نوشت‌ها:

* بنا بر اساطیر ایرانی چندین آتشکده بزرگ قبل از ظهور زرتشت ایجاد شدند که عبارت بودند از: آتشکده‌های تهمورث، فریدون، تور و آذرگشسب. (به نقل از کتاب نور، آتش، آتشکده؛ تالیف موبد دکترجهانگیر اوشیدری، انتشار 1379، ص9).

 

1ـ رضا مرادی غیاث‌آبادی، کتاب جشن‌های مهرگان و سده، پژوهش‌های ایرانی، چاپ نخست، تهران 1384 ص 28.

2ـ موبد دکتر جهانگیر اوشیدری، کتاب نور، آتش، آتشکده، چاپ سعدی، چاپ اوّل 1379 ص 13

3ـ یارشاطر، متون و داستانهای شاهنامه، ص 10 و 11

4ـ شاهنامه فردوسی به تصحیح محمد رمضانی، صاحب مؤسسه خاور، چاپ اوّل 1312، تهران چاپ دوم تهران 1354 جلد اوّل، ص17.

5 ـ شاهنامه فردوسی همان، ص14

6 ـ دکتر بهرام فره‌وش کتاب جهان فره‌وری، (بخشی از فرهنگ ایران کهن)، شرکت انتشارات کاریان، اردی‌بهشت 1364 ص19.

7 ـ دکتر بهرام فره‌وشی، همان، ص 41

8 ـ رضا مرادی غیاث‌آبادی، همان، ص 30 تا 32

9 ـ دکتر بهرام فره‌وشی، همان، ص40، 41

10 ـ دکتر سید تقی نصر، ابدیت ایران، چاپخانه کیهان، تهران 1358، ص 40

11ـ دکتر بهرام فره‌وشی، همان، ص42

12ـ دیوان فرخی سیستانی، به اهتمام رشید باسمی، ناشر وزارت فرهنگ سال 1319، ص10

13 ـ مرادی غیاث‌آبادی، همان، ص 27 و 28